فکر و خیال
- سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۵۸ ب.ظ
هووووفففف با اینکه بیخیالش شدم ولی انگار اون قرار نیست بیخیالم بشه
دیشب خوابشو دیدم صبح انقد عصبی بودم که دلم میخواست زنگ بزنم بهش بگم از زندگیم رفتی از خوابمم برو خب اه
کی فکرشو میکرد بعد اون همه سال اینجوری بشه :|
دیروز تو خیابون یه خانوم پیری جلومو گرفت و اطلاعات کسب کرد آخرشم گفت اگه دیپلمت رو میگرفتی و دیگه درس نمیخوندی میومدیم خواستگاریت :| :| زنداداشم گفت نه این قراره بره دانشگاه :|
خواستم بگم اینا همونایی هستن که میرن بازار قیمت میکنن و چیزی نمیخرن :|
- ۹۶/۰۲/۲۶
وبلاگ جالب و مطالب آموزنده ای دارید از وبلاگتان استفاده کردم مطالبتان هم جذاب و گیرا بود. اگر تمایل به تبادل لینک دارید اطلاع دهید.